یا خودش رفت ؟
آره بدجور سوزوند همه رو...اما ما چقدر مقصر بودیم...
وقتی کارش به اون بیمارستان روانی کشید عذاب کشیدیم من وام گرفتم م وام گرفت چون خصوصی بود و هزینه ش سر به فلک میذاشت...چون پاره تنمون بود...
اما خوب نشد...
وقتی دست روی مامان بلند کرد همه مون ازش گذشتیم..گذشتیم یعنی رهاش کردیم دیگه...از خودمون ندونستیمش...
چقدر حق داشتیم...
معده م میسوزه...
لبام خشک شده آب میخوام...
باید بلند شم دوباره در رو چک کنم...نکنه قفل نباشه وکسی بیاد تو...می ترسم...
برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 149