۴۷۶

ساخت وبلاگ

امکانات وب

ح رو ما روندیم؟

یا خودش رفت ؟

آره بدجور سوزوند همه رو...اما ما چقدر مقصر بودیم...

وقتی کارش به اون بیمارستان روانی کشید عذاب کشیدیم من وام گرفتم م وام گرفت چون خصوصی بود و هزینه ش سر به فلک میذاشت...چون پاره تنمون بود...

اما خوب نشد...

وقتی دست روی مامان بلند کرد همه مون ازش گذشتیم..گذشتیم یعنی رهاش کردیم دیگه...از خودمون ندونستیمش...

چقدر حق داشتیم...

معده م میسوزه...

لبام خشک شده آب میخوام...

باید بلند شم دوباره در رو چک کنم...نکنه قفل نباشه و‌کسی بیاد تو...می ترسم...

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 2:42  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 149 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 11:17