529

ساخت وبلاگ

امکانات وب

دیگه از زندگی اینطوری خسته شدم...

از همیشه بودن خسته شدم...

از مستقل بودن خسته شدم...

وقتی جوونهارو میبینم عاشقند حرارت دارند هیجان و شوق دارند واقعا خوشحال میشم...

من همیشه آدمهایی که به شور زندگی لبیک گفتند رو تحسین کردم...تحسین چیزی که نداشتم...

چراغ هارو خاموش کردم و لباس راحتی هام رو تنم کردم...حافظ کنارم ه...

باهاش حرف زدم و حرف زدم.و آخر از همه گفتم حافظ..از زندگی و زوایاش دارم واقعا می افتم...

..بهش گفتم خواستم باهات درددلی کنم نمیخوام معذبت کنم که دلداریم بدی و به خیال خودم تفألی زده باشم نه...باز میکنم اما هرحرفی دوست داری بزن هرچی دلت میخواد بگو ...

باز کردم و بعد نور گوشی رو انداختم روش...دیدم دست به دعا شده

در میخانه بسته اند دگر... افتتح یا مفتح الابواب...

امشب نمازم قضا شد...

کجا دارم سیر می کنم...چم ه من چم ه...

+ نوشته شده در  شنبه سوم تیر ۱۳۹۶ساعت 2:37  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 23:23