۸۱۴

ساخت وبلاگ

امکانات وب

و ورق زدم و بالاخره آخرین صفحه کتاب اومد‌.

ص ۵۳۴...

و‌ پایان...

بعد ص اول کتاب رو باز کردم و با مداد نوکی که از ابتدای کتاب همراهم بود برای خط کشیدن زیر جملاتی که نیاز داشتم دوباره بخونم، بالای صفحه نوشتم :

زندگی، جنگ و دیگر هیچ...

کتابی که حیف بود بی خواندش دنیارا ترک می کردم.

پایان

بیست و‌دوم یک هزار و‌سیصد و نود و شش ه.ش

۰۱:۰۱

و بعد میانه صفحه این رو‌نوشتم :

بدون آگاهی نمی توان بدبخت بود...

(پاسکال)

و کتاب رو بستم ...

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 1:11&nbsp توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 158 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 4:00