۸۹۱

ساخت وبلاگ

امکانات وب

 توی آبان ماه باید وامی رو که سال گذشته برای کارهای خ برداشته بودم رو تسویه کنم...

به بابا مامان گفتم خیلی وقته تمام شده اما خب نشده 

دیدم نگرانند گفتم از نگرانی بیان بیرون...

حقوق این ماه رو بذارم رو اون سه ای که سپرده کردم تقریبا درست میشه.

چقدر این داستان خ اذیتم کرد...

م هم وام برداشته بود اما بیشترش رو خودم متقبل شدم...

یکی چندسال پیش ی سنگی رو انداخت توی چاه حالا زورمون نمیرسه درش بیاریم..

اصلا اینها هیچی اینا دیگه تکراری شده

ح هم همینطور ...

اصلا بحثهای خودم هم به کنار...

قرار بود پاییز بیاد و غرق لذتهاش بشم ...

دیروز ش رو دیدم میگفت چیکارا میکنی هنوز درس و کار و سفال و...گفتم تقریبا گفت کاش من جای تو بودم چه زندگی خوبی داری...

ش کاش از توی این زندگی هم خبرداشتی باور کن اونوقت سجده شکر میکردی که جای خودتی...

+ نوشته شده در  سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 13:27  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 12 مهر 1396 ساعت: 11:20