1329

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مامان پشت تلفن گریه کرد...

گفت نرو...

غصه م گرفت...ضعفش رو نمی تونم تحمل کنم...

بهم می ریزم ناراحتیش رو میبینم...

یاد بچگی هام افتادم..

که همیشه خدا بهش می گفتم نرو...

کاش اصلا نمی رفتم...

گفتم مامان گریه نکن...تو نخوای نمی رم..

گفت گریه نمی کنم...تو گریه گفت گریه نمی کنم...

چه غروب زهرماری ای شد...

+ نوشته شده در  جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 18:44&nbsp توسط آهو  | 

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 162 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 21:16