1612

ساخت وبلاگ

امکانات وب

امروز داشتم به سفرم به اسپانیا و ایتالیا فکر می کردم...

مثل خواب و رویا بود...

بارسلونا یک طور و رم طور دیگر...

انگار واقعا خواب بود...

این سفر با سفره ای دیگه فرق داشت...راحت تر بود.

چهارشب هاستل بودیم و مجبور نبودیم کلا کوله های سنگین رو بار بزنیم رو دوشمون...

می گذاشتیم هاستل و رفت و آمدها هم همه پرواز...

مدیون چیپ فلایت ها هستم واقعا چون بدنم کشش اتوبوس و ساعتها نشستن و سفر مثل هشت سفر قبلی رو نداشت...

بدنم بشدت ضعیف شده...

مناظری که موقع پرواز از رم و برفراز دریای ادریاتیک دیدم ، متحیرم کردند...

درک اون همه زیبایی از توان من خارج بود...

میخواستم گریه کنم اما اشکم گوشه چشمهام خشک شد...

شوک بزرگی بود چیزهایی که از فراز ابرها شاهدش بودم...

نمی تونم همچنان هضمش کنم ...

بالای ابرها و بالای دریای ادریاتیک ، بر فراز ایتالیا، در حالت تحیر و شوک با اون اشک گوشه چشمهام درحالی که موسیقی Feel first life *

توی گوشهام بود به این فکر می کردم که من کی هستم...کجام و چرا قرار بود این هارو ببینم...

چرا ....

چرا واقعا...

در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 167 تاريخ : چهارشنبه 27 تير 1397 ساعت: 14:45