439

ساخت وبلاگ

امکانات وب

ی حالی ام...

دلم ی طوری ه...

از تو تب دارم انگار...

کولر روشن کردم اما لرز کردم...خاموشش کنم، گرمم میشه...

چم ه...

اونقدر داد میزد سرم که از ترس خودم رو‌کشیدم عقب...

دیدم پشتم خورد به ی در بسته سفید...

اون هم اومد جلوتر...با تمام قوا، داد می کشید...

دستش رو برد بالا...از خواب پریدم...

عین چی می لرزیدم...

+ نوشته شده در  یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 4:28  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 15 خرداد 1396 ساعت: 4:25