446

ساخت وبلاگ

امکانات وب

خداروشکر که یک ساعت ، ساعت کاری کمتر شده...

واقعا به آدم فشار میاد...

امروز با مکافاتی کارهام رو انجام دادم.

رسیدم خونه ی دوش گرفتم حالم بهتر شد...

زیر دوش داشتم به آدمها فکر می کردم...

به این که چقدر روز به روز بیشتر ازشون نومید میشم...

دلم گرفت...

آخرین جفت جورابم هم پاره شد...

انداختمش دور که عصری برم بخرم...

دوست دارم همیشه جورابهای تمیز و نو پام باشه...

حس خوبی بهم میده...

دیروز از هایپرمارکت مگامال ، دوتا خورشت خریدم.ازین آماده ها یکی شش و خورده یکی یازده...

فسنجون کوچیک و قیمه بزرگ...

سحری فسنجون رو خوردم و چقدر خوشمزه بود...واقعا دوستش داشتم...

الان باز دلم خواست...تا افطار حالا مونده...

+ نوشته شده در  سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 15:20  توسط آهو  | 
در ستایش زنجموره.......
ما را در سایت در ستایش زنجموره.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanjamooreo بازدید : 166 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:09